-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 مهرماه سال 1384 00:45
من مثل ما ما مثل تو ... من توام و تو ... از هر آن چه که می خواستم سرشار ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 مهرماه سال 1384 20:07
من به یادت بودم. چشم به راهت بودم. آ مدنت را دیدم.با همان لبخند و نگاه. آشنا بود... شب بود. ماه هم میهمان بود. من و تو غرق در شادی و شور. چشم ها خیره به هم. چشم هایت از دل و دل دادگی راز ها می گفتند. چه سخن ها گفتیم در همان دل سکوت. ... چشم هایم خیس اند. شب من صبح شده. دل من نیز با شب گم شده. حال...منم و من و صبحی دل...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 مهرماه سال 1384 20:37
من از دیار بی کسی قدم در این وادی غریب نهادم. از خدایت بخواه هر آنچه را که برایم دوست می داری. و تو ای کویر میلادت مبارک...